سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاهم نکن . خجالت میکشم . چه میگویم . اصلا مگر میشود نگاهم نکنی . بگذار من سرم را بیاندازم پایین . روسیاه ترم نکن . از اینی که هستم رو سیاهتر می خواهی . دوباره به بن بست که خوردم آمدم سراغ تو ...

من آمدم سراغ تو ؟

چرا دروغ بگویم . تو که می دانی ...

من نیامدم که . تو خودت آمدی . آمدی دست هایم را گرفته ای . و تو به روی خودت نمی آوری که من که بودم و چه کردم . باز هم فرصت . فرصت . فرصت . نمی دانم تو چه حسابی روی من کرده ای . که این همه فرصت از پی فرصت برایم می فرستی . فرصت ماه رمضان از سرم زیاد است . شاید قدرش را ندانم ...

پینوشت : بالاخره این کلاس تابستونی های کوفتی تموم شدن ...  

ماه رمضان پیشاپیش مبارک ...

 

مثه قایقی خسته تو دریا مثه دیدن تو توی رویا مثه تیک تیک خسته ی ساعت مثه قصه ی تلخ صداقت مثه شب مثه گل توی گلدون مثه تصویر ماه توی بارون مثه گریه ی تلخ دیونه دیگه چیزی ازم نمی مونه ... مثه لحظه ی بارون و پاییز مثه ی چشمای خسته ی لبریز مثه اشکای ریخته رو گونه دیگه چیزی ازم نمی مونه مثه بارون و ابر بهاره مثه لحظه ی خواب ستاره تو رو دوست دارم ... مثه خاطره های پریده دو نگاه بهم نرسیده مثه شاعر و اشک و رفاقت مثه حس غریب نجابت مثه پرسه و گریه و  خوندن همه خاطره هاتو سوزوندن مثه اشک های خواب شبونه دیگه چیزی ازم نمی مونه مثه لحظه ی بارون و پاییز مثه چشمای خسته ی لبریز مثه اشکای ریخته رو گونه دیگه چیزی ازم نمی مونه مثه بارون و ابر بهاره مثه لحظه ی خواب ستاره تو رو دوست دارم ... تو رو دوست دارم لبالب ... وای خیلی آهنگه قشنگیه راستی پیداش کردما...-مازیار فلاحی-

درضمن یه نکته به هیچ عنوان مخاطب نداره کسی توهم برش نداره ... گفتم که بدونید ...


+[ تاریخ شنبه 90/5/8ساعت 10:26 عصر نویسنده س م ی ر ا | قاصدک فوت شده ]