شيشه اي مي شکند... يک نفر مي پرسد...چرا شيشه شکست؟ مادر مي گويد...شايد اين رفع بلاست. يک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشي مثل يک کودک شيطان آمد. شيشه ي پنجره را زود شکست. کاش امشب که دلم مثل آن شيشه ي مغرور شکست، عابري خنده کنان مي آمد... تکه اي از آن را برمي داشت مرهمي بر دل تنگم مي شد... اما امشب ديدم... هيچ کس هيچ نگفت غصه ام را نشنيد... از خودم مي پرسم آيا ارزش قلب من از شيشه ي پنجره هم کمتر است؟دل من سخت شکست اما، هيچ کس هيچ نگفت و نپرسيد چرا...
سلام سميرا جان خوبي؟؟؟؟؟؟؟؟
اپ قشنگ وزيبايي بود عزيز دلم!!!
ايشالا که ديگه پيداش نميشه که همچين کاري کنم
اگرم شد شک نکن که همچين کاري نميکنم
تو که منو ميشناسي نمي تونم از خاطراتم بگذرم به هيچ قيمتي
اين وبلاتگ براي من کلي خاطره داره
اونوقت واس يه ادم...بندازمش دور
تو بگو راه تحمل ادم زبون نفهم چيه
بخدا کلافم کرده بود
نگو
ايندفعه پيداش شه به کل وبمو حذف ميکنم
بخدا کچلم کرده بود
من که کارش نداشتم
اصلا جوابشم نميدادم
خودش هي ميومد دس بردار نبود
واي تازه از دستش يه نفس راحت کشيدم
نمي دونم والا
نميشناسمش
فقط ميدونم روانيه
خل به معنيه واقعي
اومده وبم نظر گذاشته ميگم شما
ميگه عاشق شما
بخدا از بس با جماعت عشاق هم دردي داشتمو سعي کردم کمکشون کنم هويجوري بالا و پايين واسم مياد
يني چرت ميگفتا در حد تيم ملي لاليگا
يک عدد رواني
البته کم نيستن
جديدا موبمم مزاحم پيدا کرده
ديونن مردم
بيخودي مزاحم ميشن
اگه دوباره بيلبيلك رو ديدي بهش بگو از پشت ديوار بياد بيرون...
بسه ديگه....
ما همون بيلبيلك نويسنده رو ميخوايم...
دقت كردي آپ نميكنه....از دست بيلبيلكاي اين دور زمونه..:))
عزيزمي
شرمنده دير شد
اعصابم بابت اين مزاحم...ريخته بود بهم اصلا حوصلم نميکشيد اذدرسمم به کسي بدم
دوست دارم بغل دستي قديمي من
بي نظيري
آخ كه كبابمان ميكني با اين فاضل ...
آتش گرفتم.....امپراتور....
يني من عاشق اين شعرم
خعععععععععععععععععععععععععععععععلي قشنگه
شمام که خوش سليخه بهنرين هارو انتخاب ميکني
اين ادرس جديد وبمه
خواستي تو لينکات تغييرش بده