شادش بخير
تو ميرزا هميشه اينجوري بوديد
هر وقت خجالت ميکشيدي لپاتون گل مينداخت
دلم واس همه چيز قبل تنگ شده
واس ذوق زده شدنات واس گل انداختن لپت واس زنگاي ورزش که الهي بميرم واس سينوزيتت هميشه دور سرت يه چي ميبستي تا بش باد نخوره
در کل واس اون روزا