• وبلاگ : قاصدكي به رنگ آسمان
  • يادداشت : كفش هاي روي ريل راه آهن ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سحر 

    هر که او را مسيح در نفس است
    جاي او در ميانه قفس است
    هر کجا مرغک خوش الحاني ست
    مبتلا و اسير و زنداني ست
    ماهي از رقص دلفريب خودش
    مي کند تّنگ را نصيب خودش
    برّه چون مزّه اش لذيذتر است
    نزد قصّاب خود عزيزتر است
    هر که حُسني به طالعش دارد
    روزگارش چنين بيازارد
    سيه آواز و چهره اي چو کلاغ
    به رهايي پرد ميانه باغ...
    هر قناري چو قار قار کند
    خويش را از قفس کنار کند
    يا کلاغ و رهايي و ويله گي
    يا قناري و اين قفس زدگي
    باز در تُنگ،در قفس بودن
    بهتر از زشت و بد نفس بودن... مجتبي كاشاني

    قالبت خيلي قشنگه ديگه عوضش نکن...

    پاسخ

    چشم ... چون شما گفتي ... ولي قول نميدم ... دلم رو زد عوضش مي كنم ...