• وبلاگ : قاصدكي به رنگ آسمان
  • يادداشت : روزي كه قلبش پر از عشق بود و عشق ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    راستي يادم رفت...نباس کامنت ميذاشتم...واي...ايشالاازدفعه ي بعد!
    ببخشيدديگه...دل پره و...
    پاسخ

    وا ؟!!!!!!! من گفته بودم كامنت نذار ؟؟؟ يا باز تو برداشت كرده بودي ؟؟؟ نه عزيزم هر چه مي خواهد دلت پرت بگو ...
    هم دعاکن گره ازکارتوبگشايدعشق...هم دعاکن گره ي تازه نيفزايدعشق...شمع روشن شدوپروانه درآتش گل کرد...شمع حق داشت...به پروانه نمي آيدعشق...!!!
    پاسخ

    عشق به همه مياد ... با اين مخالفم ... بعدشم اينكه دعا كنيم گره تازه نيفزايد عشق نميشه ... چون خاصيت عشق اينه ...
    به دردهم اگرخورديم قشنگ است...به شانه بارهم اگربرديم قشنگ است...دراين دنياکه پايانش به مرگ است...براي هم اگرمرديم قشنگ است!!!
    پاسخ

    بلي صحيح است ... ولي دنيا همين جوريش هم قشنگه ...

    براي کشتن پرنده نيازي به شکستن بال هايش نيست...پرهايش رابچيني خاطرات پرواز روزي اوراصدبارخواهدکشت...!
    پاسخ

    آخي ... چه قدر اينو درك مي كنم ...
    + سناء 

    سميرا زودبه زود بنويس... قلمتو دوست دارم...

    بنويس زودتر سميراااا....

    پاسخ

    واقعا ؟؟؟؟ حسش نيومده كه بنويسم ... اومد حتما مي نويسم ...

    هيچي...ماخيلي وقته حرفاي همديگه رونميفهميم...!
    دوس داشتي بيا...آپم!!!
    پاسخ

    مهلا تو بالاخره آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپ كردي ؟؟؟ اومدم ...

    چي بگم به توآخه من!؟دلموواقعاشيکوندي...من ازين حرفانفرت دارم...ولي متاسفانه...!
    پاسخ

    از كدوم حرفا ؟؟؟ دلت چرا شيكست ؟؟؟ متاسفنه چي ؟؟؟ يكي واسم توضيح بده من نمي فهمم چه خبره ...
    سلام خانمي!!!
    اپم خواستي بيا!!
    باي!!!
    پاسخ

    سلام ... اگه وقت كردم ميام ...
    سلاام سميرات خانووووممم
    مي بينم که خوب مي نويسي!!!!!!!
    حالا اين مطالب رو خودت مينويسي يا از جايي ميخوني؟؟؟؟؟
    شاد باشي.
    دوستات خوب نظر ميگذارن،قدرشونو بدون
    پاسخ

    سلاملكم ... چشماتون خوب مي بينه ... وگرنه قلم ما به اين خوبيامنيست ... بيشتر واس دل خودم مي نويسم ... نه خودم مي نويسم ...
    + فاطمه امام صادقي 

    قشنگ بود عزيزم!!!
    با باران باريد و خيس شد
    انگار دلش ز غصه لبريز شد
    با خجالت به آسمان خيره گشت و در دل زمزمه ها داشت:
    آيا مرا مي پذيري خدايا؟ دل شکسته ام را مي خري آيا؟
    من که ديگر غير تو کسي را ندارم
    قلب شکسته ام را پيش تو گرو مي گذارم
    مرا بپذير ، مرا بخر ، مرا به سمت آسمان خود ببر، مرا بپذير…
    اما نه شايد زشت تر از آن بود که آرام گيرد
    شايد بايد برود يه گوشه تنها بميرد
    مبهوت بود، گنگ ماند ، نمي دانست چه کند
    ناگاه زمزمه کرد و اينگونه خدا را مزمزه :
    امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف سوء
    آري خدا او را در آغوش کشيد قلبش را بوسيد و ديگر شاد بود او ، شاد شاد...

    پاسخ

    ممنون ... نظر لطفته عزيزم ... اين چيزي هم كه واسم گذاشتي قنگ بود ... بسي فيض بردم ...
    + انسان 
    زيبا مي نگاري .
    پاسخ

    ممنون ...
    و من کمتر از يک گلدانم . . . .
    پاسخ

    من هم همين طور ... :((((((((((((((
    + سناء 


    فکر مي کنم پدرم شناسنامه ام را دستکاري کرده است!...

    نمي دانم اعداد آن را باور کنم يا تعداد روز هاي دلتنگي ام را....

    پاسخ

    واي سناء معركه بود ... معركه .... فوق العاده ... مرسي كه اومدي بازم ... حالا ببين من چه قد مهربونم ...
    + عطي 

    اي بابا متنت هم که قشنگه....

    مي گم تو فاطمه سادات بياين يه کناب بنويسين...به خدا کلي کلي طرفدار پيدا مي کنينااااااااااااا

    پاسخ

    بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال .... ( با لحن خاص خودم بخونش ) ... البته فاطمه سادات رو موافقم .. بايد بره يه كتاب چاپ كنه چون واقعا استعدادشو داره ...
    + عطي 
    ببين ناراحت نشيا ولي ادم اهنگ وبتو که مي شنوه ياد مرگ مي افته...اگه دوست داشتي عوضش کن..
    پاسخ

    مهم خودمم كه همچين حسي نمي كنم ... :دي ... شوخي كردم ... آره غمگينه ولي خب قشنگه حالا اگه يكي ديگه ژيدا كردم ميذارم جاش ... ممنون از نظرت ...
       1   2      >