گفتى: غزل بگو! چه بگويم مجال كو شيرين من، براى غزل شور و حال كو پر مى زند دلم به هواى غزل، ولى گيرم هواى پرزدنم هست، بال كو گيرم به فال نيك بگيرم بهار راچشم و دلى براى تماشا و فال كو تقويم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگ هاى سبز سرآغاز سال كو رفتيم و پرسش دل ما بى جواب ماند حال سؤال و حوصله قيل و قال کو
سلام
قشنگ بود