• وبلاگ : قاصدكي به رنگ آسمان
  • يادداشت : ضريح بي گوشه ي آبي ...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 24 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + فاطمه(مسافر2) 
    سلام سميرا جان آپم
    بدوبيا منتظرما[گل]
    پاسخ

    سلام ... اومدم عزيز دل ...

    اوا!

    پس عوض کردي چرا؟؟؟

    قبليه بهتر بود

    البته دخالت نباشه دوست گلم!!

    پاسخ

    آره ... ولي خب ... اينم قشنگه نيست ؟؟؟؟ شآ]ه تکراري شده بود ... نظر شما خيليم محترمه دخالت چيه ... يه مدت اين باشه حالا دوباره اونو مي ذارم ...


    سميرا

    سميرا

    آهنگت

    آهنگ وبت

    آيييييييييييييييييييييييييي!

    دلمو آتيش مي زنه . . .

    آخ

    پاسخ

    هي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ي ...
    + مليكا 

    پاسخ

    : x ...
    + Melika 
    Samira s dadam j nadaD!
    پاسخ

    صبر کن من تازه رسيدم خونه ...
    + Melika 
    Khodaya mamnunetam
    Chon dorost moqei ke kac ro mikhastam peyda konam o baham bash o kac ro naDdam to ro khoda dobare bhem neshun dad!
    Mamnun az in ke hasT
    Mamnun az khodaei ke khast bashi o basham
    پاسخ

    خدا رو شکر ... واقعا خدا رو شکر ...
    + Melika 
    Samira jonam khatamo avaz kardam
    Manam ham chnan moshtaqe didanetam
    Yeroz hatman davatet mikonam biyay khonamun ye dele sir hamo bbinim
    Emruz bt s midam!
    Etefaqi varede webe fateme shodam o omadam webe tou
    Albate etefaqi nabude
    ...!
    Doset daram golam!
    پاسخ

    واي مليکا خيلي دوست دارم ... منتظر است هستم ... من ديگه بايد برم امتحان بدم ... اگه اس دادي ج ندادم واس اينکه رفتم ام بدم ... فعلا ...
    + Melika 
    Slm samira jan
    Inja ro az webe fateme peyda kardam
    Omidavaram shenakhte bashi!
    پاسخ

    واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي مليکا تويي ؟؟؟‌ واي دلم برات يه ذره شده ... چند ساله نديدمت ؟؟؟؟ 5 ساله فک کنم ... وااااااااااااااااي مرسي سر زدي ... يه دنيا خوشحال شدم ... بي معرفت نه زنگي نه اسي نه هيچي ؟؟؟ خوب مارو يادت رفت مليکا خانوم ... واقعا دلم برات تنگ شده ... اميدوارم به زودي زود ببينمت ... بهترين دوست دوران ابتدايي ...
    + فاطمه(مسافر2) 

    شبيه برگ پاييزي ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولي هرگز نخواهي رفت از يادم
    خداحافظ ، و اين يعني در اندوه تو مي ميرم / در اين تنهايي مطلق ، که مي بندد به زنجيرم

    پاسخ

    نگو خداحافظ ....
    قلمتو بذارش زير بارون . . . :(
    پاسخ

    چشم هاي آسمان خشک شده ... اين روز ها نميبارد ... اما مهم نيست ... قلم من هميشه زير باران است ... چشم هايم هنوز خشک نشده اند ...
    + فاطمه امام صادقي 
    سلام سميرا جان!!!
    اپم خواستي بيا!
    پاسخ

    سلام عزيزم ... اومدم ...
    + فاطمه(مسافر2) 
    سميراي من
    اي کاش انقدر دوستم نداشتي
    اين دوست داشتن ها رفتن رابرايم سخت تر مي کند
    اي کاش انقدر برايم عزيز نبودي چون اين علاقه باعث مي شود فکر رفتن برايم مثل احساس مرگ باشد
    هرگز از ياد نخواهم برد ان روز ها را ان روزهايي را که باهم ساعت ها دور حياط مي چرخيديم واز اينده مان حرف ميزديم
    يادت هست برايم توي دفترچه خاطرات نوشتي چند سال بعد من وتو معلم مي شويم وبچه خانم وظيفه مي ايد در مدرسه ما وما اين بار مي شويم معلم بچه عزيز ترين کسمان
    چقدر وقتي اين حرف هارا مي زديم خودمان به افکارمانمي خنديديم
    ان روز ها اصلا به اين فکر نمي کردم که شايد يک روز تو از پيشمان بروي ويک روز هم من مجبور شوم از کنار تمام خاطراتم که تک تکشان برايم عزيز وخواستني است با چشمي مملو از اشک وگلوي بسته از بغض بگذرم
    چقدر دوست داشتم يک بار ديگر فقط براي يک روز ديگر هم کلاسي وبغل دستي شويم ومن وتو در کنار هم به ارزوهايمان بيانديشم وبراي اينده مان نقشه بکشيم
    اين روز ها هرکس مي ايد پيشم مي گويد حتما انجا دوست هاي بهتري پيدا مي کني
    من نمي فهمم چرا انقدر بامن نا جوان مردانه رفتار مي کنند
    چرا نمي فهمند اين حرف هاشان عذابم مي دهند
    من مي گويم بي شما هرگز انها مي گويند بهتر ازما
    اين رسمش نيست
    بهترين من به اندازه تمام لحظات در کنار هم بودنمان به اندازه تمام خنديدن ها وگريه کردن هايمان به اندازه تمام خاطرات خوب وبدمان دوستت دارم
    وهيچ وقت هيچ وقت هيچ وقت فراموشت نخواهم کرد
    وتا ابد تو وخاطراتت را در اعماق قلبم نگه خواهم داشت ونمي گذارم هيچ اسيبي به شان برسد
    راست مي گويي رسم دوستي ما رسم رفاقت نيمه راه نبود...ببين روزگار حتي به رسم رفاقتمان هم رحم نکرد
    دلم نمي ايد بگوم براي هميشه خدا حافظ پس قانون شکني مي کنم ومي گويم
    به اميد ديدار دوباره تو بهترين من

    پاسخ

    گريه نکن ... گريه شگون ندارد فاطمه ي من ... مگر ميشود خاطراتمان را فراموش کنم ؟؟؟ آره منم فکر نمي کردم روز بروم ... ولي رفتم ناگهاني يکدفعه اي ... يک تلفن از مدرسه ي فرهنگ و .... کاش آن روز تلفن اشغال بود ... خدا در هر کارش حکمتي دارد ... شادي اينم يه حکمتي داشت ... حالا هم رفتن تو ... شايد اين هم حکمتي داشته باشه ...
    + فاطمه()مسافر2 

    گاهي وقتها فکر مي کردم که هميشه پايان، آدم را به سمت يک آغاز مي کشاند ... اما وقتي دلم شکست، وقتي صداي شکستن دلم را شنيدم ...وقتي که بوي خاک خيس و سرماي لطيف، که از درز پنجره سکوتم، گونه دلم را ... نوازش مي داد و دل سنگي احساسم با اولين بارش غربت شکست ... باور کردم که ... هميشه يک پايان انسان را سمت آغازي ديگر نمي کشاند ... گاهي بايد پايان را آموخت اما بي آغازي ديگر ... گاهي بايد در پايان زندگي کرد و از پشت پنجره پايان به خاطرات گذشته نگريست ... گاهي بايد پشت حصارِ حسرت در خاطرات ... زماني که دستهاي دلمان را گره کورِ عشق زديم ... و با تيغ وداع گسلانديم، غرق شويم... بايد پشت پرچين تنهايي نشست و غبار دل را با اشک شست ... و باور کرد ... پايان را، بي آغازي ديگر

    پاسخ

    هر پاياني آغازي در پي دارد ... محال است ... پايان بي آغاز ... باور ندارم ... بزرگترين پايان که مرگ باشد هم اغازي در پي دارد ... دلم نمي آيد خداحافظي کنم فاطمه ي من ... خداحافظي براي کساني است که باور دارند همديگر را نمي بينند نه براي من و تو ... خداحافظي براي کساني است که براي آينده اشان با هم نقشه نکشيدند ... نقشه هايمان يادت است ... آروز هايمان چه ... همان روز ها که مي گفتيم معلم مي شويم ... من ... تو ... خانوم وظيفه و بقيه ... بعد باهم همه همکار مي شويم در يک مدرسه ... يادت هست ؟؟؟ خداحافظي نمي کنم فاطمه ي من ... نمي دانم چرا مثل روز آخر راهنمايي در مراسم وداع گريه ام نمي آيد ... دلم هم ... که بگويم خداحافظ و دستي روي هواي تکان بدهم و با همان تکان ها پاک کنم روز هاي با هم بودنمان را ... تو به من قول دادي يادت هست ؟؟؟ قول دادي مي آيي پيش من و دوباره همکلاسي ميشويم ... شايد هم دوباره بغل دستي ... و بعد با هم مي خنديم ... گريه مي کنيم ... زانوي غم بغل مي گيريم ... جيغ مي زنيم ... دور حياط راه مي رويم ... من برايت گوشه کتاب شعر مي نويسم تو برايم گوشه ي کتاب شعر مي نويسي ... معلم سرمان داد مي زند و ما ريز ريز مي خنديم ... اما نيامدي ... نيامدي که هيچ اصلا مي خواهي بروي ؟؟؟ رسم مان رسم رفاقت نيمه راه نبود فاطمه ي من ... خط دوستي ما قرار نبود به اين زودي ها به نقطه برسد ... قرار نبود بگوييم خداحافظ و نقطه اي بگذاريم و تمام ... نه ... نمي گويم خدا حافظ ... خداحافظي براي من و تو ساخته نشده ... برو ولي بدان پشتت آب نمي ريزم ... من اعتقادي به اين رسم ها ندارد ... آب نمي ريزم که مبادا پاک کند رد پاهايت را ... و تو گم کني راه بازگشت را ... ميروي برو ... ولي بدان يادت خاطراتت نامت تا ابد روي اين قلب نصفه نيمه ام مي ماند ... مهر دوست ات هم ... برو خدا به همراهت ... ولي بدان دلم برايت تنگ ميشود .... نمي گذارم خاطراتمان خاک خورده شوند ... خاطرات خاک خورده به درد موزه مي خورند نه به درد دل ... ولي تو خاطراتت جايش اين جاست ... اين را هر جا رفتي بدان ... ( ميري قم ؟؟؟؟ هر وقت رفتي حرم حضرت معصومه خيلي يادم کن ... جمکران بيشتر ... خيلي خيلي بيشتر ... دلم برات خيلي تنگ ميشه ... دوستت دارم دوستم .... به اميد ديدار )‌ :(((((((((((((((((((((
    + فاطمه()مسافر2 
    خداحافظ سميراي عزيزم خداحافظ

    ديگر من راهم چيز ديگري جز نگاه کردن به اسمان ارام نمي کند

    چون وقتي به اسمان نگاه مي کنم دلم کمي ارام ميگيرد که با

    وجود تمام فاصله ها لاقل زير يک سقفيم

    نمي دوم يادت هست يانه ولي من خوب يادمه

    توحياط راهنمايي من وتو ساعت ها بازيمان اين بود که به سقف

    اسمان زل بزنيم و سعي نيم که با ابر ها براي ودمان يک شکل بسازيم
    پاسخ

    اين روز ها زياد به آسمان نگاه مي کنم ... عجيب است نگاه کردن به آسماني که شايد تو جند لحظه پيش به آن نگاه کردي ...

    لهي آن که از مرگ مي ترسد از خودش مي ترسد
    الهي اگر من بنده نيستم تو که مولاي من هستي
    الهي تو پاک آفريدي ماآلوده کرده ايم
    الهي تا کنون به ناداني از تو مي ترسيدم و اينک به دانايي از خود ميترسم .....

    با مطلب جديد بروزم خالي از لطفنيست اگه بخونيش ......موفق باشيد بزرگوار

    شعري زيبا در وصف امام علي نقي (ع) و پاسخي به شاهين ها و کرکس ها

    پاسخ

    الهي تا کنون به ناداني از تو مي ترسيدم و اينک به دانايي از خود ميترسم ....
       1   2      >