سفارش تبلیغ
صبا ویژن

9r418yiq86hwhzfois9h.jpg

نگاهت می کنم ... امروز چه با نمک شده ای ... نه ... اصلا کلا فرق کرده ای ... مثل هر روز نیستی ... 

چشمانت را ببند ... بشمار ... از 1 شروع کن ... به 16 که رسیدی چشم هایت را باز کن ... 

1 . 2 . 3 ...................................... 14 . 15 ..... 

آخی ... دلم برایت تنگ می شود ... 

16 .... 

چشم هایت را باز کن ... 

تو ی آیینه خودت را نگاه کن ... 

سال روز زمینی شدنت مبارک ... 

خواستم اولین نفری که تولدت را تبریک می گوید من باشم ... 

دخترک توی آینه این را می گوید ... 

حالا یک نفس عمیق بکش ... 

اولین نفس 16 سالگی ات چه مزه ای می دهد ؟؟؟ 

اه نه دوستش ندارم ... مزه ی بزرگ شدن ... 

مزه ی دلتنگ شدن برای 15 سالگی  ... 

مزه اش  گس است ... یک ته مزه ی شیرین و یک ته مزه ی تلخ هم دارد ... 

دلم کمی بچگی می خواهد ... 

دلم می خواهد برگردم ...  

اینقدر برگردم برگردم برگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردم 

تا برسم به 5 سالگی ... 

دلم برای 5 سالگی ام تنگ شده ... 

پینوشت : جان من یک امروز را بخند ... آن هم از ته دلت ... 


+[ تاریخ یکشنبه 91/2/3ساعت 4:2 عصر نویسنده س م ی ر ا | قاصدک فوت شده ]