• وبلاگ : قاصدكي به رنگ آسمان
  • يادداشت : همه ي حرف دلم ...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 45 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ملافه 

    منم خيلي مشتاقم سميراي خودمو ببينم

    تو از اولشم بينظير بودي

    براي بينظير شدن نياز به تغيير نداري

    ولي من

    نه

    يني نوچ

    خوب نبودم

    الانم نيستم

    اما بهتر از قبل شدم

    اما حالا دلم ميخواد يکي باشه که من بجاي همه اين سالا سرمو بذارم روشونش اونقده گريه کنم که خالي شم

    من تاب شنيدن درد ديگرانو ندارم

    ولي اين سالا هرچي شنيدم در بود ودرد بود ودرد

    رو دوشم سنگيني ميکنه بار اين همه غم

    انگار کل دنيارو رو دوشاي قلبم گذاشتن ميگن بدو

    سميرا دعا کن کم نيارم

    خــنديدن خــوب اســت!


    قــهــقــهــهــ عــــالــــــي!!


    گــــريســــتـــن آدم را آرامـــ ميکند...


    امــــا


    لـــَـــعنــَــــتــــــ!!


    بر


    بـــُـــغــــض

    پاسخ

    ولي آدما مي تونن پس رفت کنن فاطمه ... خودم ميفهمم قبلا بهتر بودم ... محکم تر ... قوي تر ... مطمئنم تو عالي شدي ... دارم نشونه هاشو ميبينم ... مي دوني من يه معلم نشريه دارم که خيلي دوسش دارم ميدوني چي بهم گف يه دفه ... "يه وقتا لازمه آدم چرتکه اش رو صاف کنه تا همه حساباي قبلي از يادش بره...اصلا خوبه آدم بدون چرتکه زندگي کنه، فکر کنم خدا براي همين ده تا انگشت بيشتر بهمون نداده... خوبه آدم بعضي چيزارو به ده نرسيده فراموش کنه، وگرنه انگشت کم مي آره...اون وقت دلش بايد جورش رو بکشه. " ... راست ميگه ... با حرفش کاملا موافقم ...