ازتوبعيده سميرا
من تا اونجايي که يادمه سميراي من عاشق معلمي بود با وجود تموم سختي هاش
حالااما ديگه اينطور نيست
چه عجيب نطرت عوض شده
ولي من هنوزم همون نطرو دارم عاشقشم عاشق معلمي عاشق سر وکله زدن وگوش دادن به حرف هاي بچه هاي بازيگوش وبعضي اوقاهم از زير کار درو مثل بعضي روزاي خودم
معلمي مهربون دل سوز عاشق عاشق وبازم عاشق
معلمي که کارش زيراب زني نباشه بابچه ها مث کف دست صاف باشه صاف وزلال