• وبلاگ : قاصدكي به رنگ آسمان
  • يادداشت : اين يک راز است !
  • نظرات : 3 خصوصي ، 18 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    ما بايد بتوانيم از كارِ كارگر ايرانى حمايت كنيم؛ از سرمايه‌ى سرمايه‌دار ايرانى حمايت كنيم؛ و اين فقط با تقويت توليد ملى امكان‌پذير خواهد شد .

    سهم دولت در اين كار، پشتيبانى از توليدات داخلىِ صنعتى و كشاورزى است
    سهم سرمايه‌داران و كارگران، تقويت چرخه‌ى توليد و اتقان در كار توليد است.

    و سهم مردم ، كه به نظر من از همه‌ى اينها مهمتر است - مصرف توليدات داخلى است (مقام معظم رهبري )

    از اين رو، از تمامي فعالان فضاي سايبر و فضاي مجازي دعوت ميکنيم تا در راستاي رونق توليد داخلي و حمايت از کار و سرمايه ايراني، با قرار دادن لوگوي جنبش اينترنتي«توليد ملى، حمايت از كار و سرمايه‌ى ايرانى» در سايت يا وبلاگ خود و همچنين ، بازنشر مطالب مربوط به توليد ملي و حمايت از کار و سرمايه ايراني همچون يادداشت،مقاله، دلنوشته، عکس، کليپ، پيامک و....

    ما را در اين امري خطير ياري بفرمائيد

    در ضمن لطفا پس از قرار دادن لوگو جنبش ، آدرس سايت يا وبلاگ خود را در بخش نظرات دريافت کد لوگو ها يا در ديگر بخش هاي نظرات سايت اعلام بفرمائيد شايان ذکر است نام و نشاني پايگاه هاي اينترنتي و وبلاگ هايي که در اين زمينه فعاليت کنند درسايت جنبش اينترنتي " توليد ملى، حمايت از كار و سرمايه‌ى ايرانى" منتشر خواهد شد

    ..www.jonbeshnet.ir.
    پاسخ

    ...
    اوخ ...
    پاسخ

    هي ي ي ي ي ي ي يي ي يي ...
    + فاطمه(مسافر2) 
    سلام سميرا ي بغل دستي خودم
    نمي دوني روز اخر چقدر به من چي گذشت
    حاضرم بيا باهم گريه کنيم
    من فعلا تا اطلاع ثانوي که روز اخر امتحاناس به بر وبچ قول دادم گريه نکنم
    بغض داره خفم مي کنه اما خب من با تمام وجود قورتش ميدم نمي زارم قطره هاي احساسم روي گونه هام جاري بشه
    سميرا کاش روز اخر ميومدي مدرسه ما
    تا موقع وداع پيشم بودي
    اي واي سميراي عزيزم
    الان دلم هواي اون روزهاي مدرسه روکرده
    يادته هر وقت گريه مي کردم ميرفتم توحياط مدرسه زير اون درختا روسکو مي شتم
    توهم مي اومدي باهام حرف ميزدي دلم براي تک تک اون لحظه ها پر ميزنه
    طبقه بالا مدرسه اون راهروي روبروي نمازخونه رو چطور يادته
    هميشه وقتي نمي خواستم کسي بفهمه دارم گريه مي کنم ميرفتم اونجا وتوهم که هميشه خوب دست منو مي خوندي وخوب جاهاي سري منو بلد بودي پا به خلوتم مي گذاشتي ومن وتو باهم ....
    دلم براي اغوش گرمت تنگ شده سميرا
    بي تو دلم که هيچ جهانم هم تنگ مي شود

    پاسخ

    دل من هم هواي اون روزا رو کرده ... يادت روز آخر تو دفتر خانوم وظيفه چ خبر بود ؟؟؟؟ همه داشتن گريه مي کردن .... فک کنم فقط من گريه نمي کردم ... تو هم انگاري گريه نمي کردي ... مي کردي ؟؟؟ يادم نيست دقيق ... آره خوب يادمه ... جلو نماز خونه اون پشت روبه روي اتاق خانوم قاشمي همون جايي که زنگ مهد قرآن ميرفتيم اون جا ... آخي ... يادش به خير روي اون سکو ها زير درختا که خيلي خاطره دارم ... پاتوقمون اون جا بود ... يه چند دفعه هم با خانوم وظيفه رفتيم اون جا حرفيديم ... خوب يادمه همه رو داره يادم مياد ...
     <      1   2